خاطرات منتظری و نقد آن
نویسنده:
اسدالله بادامچیان
درباره:
حسینعلی منتظری
امتیاز دهید
از مقدمه کتاب:
سرنوشت آقای منتظری سرنوشت غمناکی است. فردی از نجف آباد از دامن پدری وارسته به قم برود، درس خارج فقیه بزرگ شیعه آیت الله العظمی بروجردی را درک بکند، افتخار شاگردی امام خمینی (ره) را بیابد، در نهضت امام به مبارزه با طاغوت رو آورد، زندان برود و شکنجه بیند و مورد علاقه و توجه مردم واقع گردد، در پیروزی انقلاب رئیس مجلس خبرگان قانون اساسی و امام جمعه تهران شود و سپس توسط مجلس خبرگان به قائم مقامی امام خمینی که تحول آفرین قرن معاصر و احیاء کننده اسلام در سطح جهان است برسد و فرزندش در کنار شهید بهشتی بدست منافقینی که مورد حمایت آمریکا و لیبرالها هستند در خون خود بغلطد و بعد... در مقابل امام خمینی بایستد و بجای تبعیت از نظرات آن بزرگمرد اسلام، مدعی او باشد و بجای انجام وظائف قائم مقامی وی، هر روز دل او را بدرد آورد و خانه اش را پایگاه کسانی کند که امام آنها را مضر به اسلام و ایران و مردم و نظام جمهوری اسلامی می داند و با گروهها و عناصر التقاطی که رو به آمریکا و غرب دارند، ارتباط برقرار کند و تذکرات امام را به هیچ انگارد و بلندگوی القاءات آن گروهها و عناصر شود و بجایی خود را برساند که امام خمینی او را عزل نماید و علیه او بیانیه ۶۸/۱/۶ را صادر کند و بخواهد آن نامه را صدا و سیما بخوانند تا جهانیان به دیدگاه امام درباره او مطلع شوند.
و مردمی که در جام زهر قطعنامه برای امام محبوب خویش گریسته بودند با ناباوری شاهد باشند که امام می فرماید من با یک چشم اشک و با چشمی دیگر خون با قلبی شکسته و کمری خمیده شما را از قائم مقامی خود عزل کردم و می فرماید من از خدا طلب مرگ میکنم که شاهد خیانت دوستانم نباشم و میفرماید: «من برای اینکه شما در آخرت در قعر جهنم نباشید، مطالبی را می گویم که عملی کنید.»
و سپس منتظری هیچ شود و بلکه زیر هیچ گردد و عجب امتحانی خدا برای او قرار داد!...
بیشتر
سرنوشت آقای منتظری سرنوشت غمناکی است. فردی از نجف آباد از دامن پدری وارسته به قم برود، درس خارج فقیه بزرگ شیعه آیت الله العظمی بروجردی را درک بکند، افتخار شاگردی امام خمینی (ره) را بیابد، در نهضت امام به مبارزه با طاغوت رو آورد، زندان برود و شکنجه بیند و مورد علاقه و توجه مردم واقع گردد، در پیروزی انقلاب رئیس مجلس خبرگان قانون اساسی و امام جمعه تهران شود و سپس توسط مجلس خبرگان به قائم مقامی امام خمینی که تحول آفرین قرن معاصر و احیاء کننده اسلام در سطح جهان است برسد و فرزندش در کنار شهید بهشتی بدست منافقینی که مورد حمایت آمریکا و لیبرالها هستند در خون خود بغلطد و بعد... در مقابل امام خمینی بایستد و بجای تبعیت از نظرات آن بزرگمرد اسلام، مدعی او باشد و بجای انجام وظائف قائم مقامی وی، هر روز دل او را بدرد آورد و خانه اش را پایگاه کسانی کند که امام آنها را مضر به اسلام و ایران و مردم و نظام جمهوری اسلامی می داند و با گروهها و عناصر التقاطی که رو به آمریکا و غرب دارند، ارتباط برقرار کند و تذکرات امام را به هیچ انگارد و بلندگوی القاءات آن گروهها و عناصر شود و بجایی خود را برساند که امام خمینی او را عزل نماید و علیه او بیانیه ۶۸/۱/۶ را صادر کند و بخواهد آن نامه را صدا و سیما بخوانند تا جهانیان به دیدگاه امام درباره او مطلع شوند.
و مردمی که در جام زهر قطعنامه برای امام محبوب خویش گریسته بودند با ناباوری شاهد باشند که امام می فرماید من با یک چشم اشک و با چشمی دیگر خون با قلبی شکسته و کمری خمیده شما را از قائم مقامی خود عزل کردم و می فرماید من از خدا طلب مرگ میکنم که شاهد خیانت دوستانم نباشم و میفرماید: «من برای اینکه شما در آخرت در قعر جهنم نباشید، مطالبی را می گویم که عملی کنید.»
و سپس منتظری هیچ شود و بلکه زیر هیچ گردد و عجب امتحانی خدا برای او قرار داد!...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی خاطرات منتظری و نقد آن
سایت بسیار مفیدی است.
با تشکر فراوان
از زحمات شما متشکرم
فرهاد 8-)